سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر که خوش نیّت گردد، پاداشش فراوان شود، زندگی اش خوش گردد و دوستی اش [بر دیگران [لازم شود . [امام علی علیه السلام]
نگاهم برای تو
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» پرواز مبهوت...


                                                                                                  

از اشتها افتاده ام ، فقط هوای بوییدن دارم، فقط در دشت های سبز و مرطوب هوای روییدن دارم.....نه حرفی از خواب ، نه حرفی از خوراک....از اشتها افتاده ام دنیا....

هوا کمی ابری و گاه گاهی هم باران ، و من بی وقفه نفس های عمیق می کشم و تمام حجم شش هایم را لبریز می کنم از هوای پاک....هوایی که در آن خبری از غرور و تکبر نیست، هوایی که سرشار از تواضع است و احساس....

بوی باران می آید من پر شده ام از گل های بابونه ای که درست روی پلک هایم روییده اند...گل های شقایقی که روی سینه ام جا خوش کرده اند...هوا بوی باران می دهد و من در تب و تابم و در حرکت....باد مهربان می وزد و من در هیجانم و در حال دویدن...مقصدم انگار یک نقطه دور است و من در حال اوج گرفتن....انگار بـــــــــــــــــــالم......بالی که بر خود می بالد از این همه ارتفاعی که از زمین گرفته است...

هوا بارانیست و من در حال شکفتن و باز با تو در هیاهوی این قطره ها دست به دامان ضریحت...ضریح چشم هایی که دنیا به تک تک مشبکه هایش دخیل بسته است...هوا بارانیست و من دنبال یک احساس واقعی می گردم...یک احساس نزدیک...یک احساس سکوت...یک احساس زندگی...یک احساس دور از شکست....



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » بــــ ـــ ـــی یـــــــار ( چهارشنبه 94/2/23 :: ساعت 1:50 عصر )
»» حس رسیدن...


                                                                              

 

بامی بلند می خواهم فراتر از گلدسته ها...صدایی شیوا می خواهم رسا تر از صدای باران..پر و بالی بلند تر از بال های فرشته ها ، و نگاهی مهر بان تر از نگاه خورشید و ماه...

باید از این تنگی قفس رها شوم و خودی نشان بدهم...باید خواب از سر پلک های زندگی بردارم...باید با غرور و با ادعا سری بلند کنم ...باید دنیا را زیر پای خودم ببینم از شوق این اشتیاقی که دارم...

باید به گل ها و چشمه ها نفسی تازه دهم...رنگ روز ها و ماه ها و فصل ها را با هم معاوضه کنم...من باید از بهشت استعاره بگیرم برای چشم هایی که دوباره انگار...چشم هایی که احساس می کنم فقط احساس می کنم دوباره نگاهی از سر رحمت به من داشته....

این همه به خود بالیدن و این همه بلند پروازی از سر شوقی است که فقط احساس نگاهت به من داده....فقط انگار میکنم که تو لبخند زده ای و من روی دریا راه رفته ام و موج موج بالاتر و دریا دریا به تو نزدیک تر شده ام....

فقط این احساس هستی بخش را از من مگیر....

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » بــــ ـــ ـــی یـــــــار ( چهارشنبه 94/1/26 :: ساعت 3:57 عصر )
»» طعم عاشقی...


                                                                    

طعم عاشقی طعمی است شبیه شیرینی یک وصال...شبیه تلخی دلهره های فراق...طعم عاشقی گاهی شبیه خورشید سوزان است...گاهی شبیه ماه فروزان است....طعم عاشقی شبیه طعم شیرین یک ماهی قرمز است روی یک سفره هفت سین...شبیه یک ماهی شور بختیست که دریا او را بعلیده.....

طعم عاشقی شبیه طعم خود دریاست خروشان و تشنه !طعم عاشقی هم رنگ صدف هاست...هم رنگ آسمان هاست...طعم عاشقی طعم نفس های تند و بی وقفه یک پرستوی یخ زده ای را دارد که سال ها دویده و عمری پریده و حالا لانه ای گرم دارد تنش را نوازش میدهد...

طعم عاشقی طعم تو را دارد...طعم چشم ها و حرف هایت را...طعم لبخند هایت را...حتی طعم اشک هایت را...طعم عاشقتی طعم تسبیح و سجاده دارد...طعم مهر تربت دارد...طعم عاشقی طعم وضو های بی بهانه دارد...طعم بی خوابی های شبانه دارد...

طعم عاشقی طعم خدا دارد....طعم بوی خوش فرشته دارد...طعم گیسوی رها شده ات در خیمه ای سبز....در بیابان های گرم....طعم عاشقی طعم انتظار دارد....



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » بــــ ـــ ـــی یـــــــار ( سه شنبه 93/10/23 :: ساعت 8:45 عصر )
»» سوز دل...


                                                                     

 

وقتی که دنیا احساست را نمی فهمد ! یا اینکه باد دلهره هایت را نمی بیند و ظالمانه می وزد و تمام داشته هایت را با خود می برد....وقتی که طوفان طومار آرامشت را در هم می شکند و کوه ها همیشه مانع رسیدنت می شوند ، حق داری اینطور نفس نفس بزنی...

وقتی که خورشید هم تو را بی سایبان می بیند و داغ تر و سوزان تر از همیشه می تابد ، یا اینکه ابرها همیشه شب ها خودشان را به آسمان عرضه می کنند و ماه را تیره می کنند تا هر شب تو با حسرت تر از قبل آسمان بی ماه و ستاره را نگاه کنی ، حق داری اینطور نفس نفس بزنی...

وقتی که مثل یک گنجشک سرگردان ، تشنه و در اضطراب می دوی و درست سنگ کودکان بازیگوش وسط قلبت می نشیند و قاه قاه می خندند....یا تیری که از کمان حوادث ها رها می شود و چشمت را کور می کند ...اصلا دنیا نسخه زندگی ات را با تلخ ترین داروها می پیچد.......حق داری نفس نفس بزنی........

این لحظه های آخر کمی صبورتر باش دلکم......صاحبت روزی می رسد...

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » بــــ ـــ ـــی یـــــــار ( پنج شنبه 93/10/11 :: ساعت 1:14 عصر )
»» حرف هایم می بارند...


                                                                         

 

دلم می لرزد ، هوای پاییز کرده انگار...و باز برگ ریزان و باد های سرگردان...نفسم معطر می شود باز ، و هوای بهار میکند انگار...باز مثل ابرهای خوشگذران قصد دشت و کوه و باغ های انگور می کند انگار...

در تب سردی کز میکند نگاهم و فصل در فصل هوای تابستان میکند و حرارتی داغ تر از آتش ، زمستان را به آتش میکشد وقتی هدف تک بیت ها و مقصد شاعرانه هایم می شود تــــــــــــــــو....

حرف هایم هوایی ات میشوند بدجور و با عجله قصد فرو ریختن دارند...قصد آویختن به زلفی خوش رنگ دارند...حرف هایم غلت میزنند روی گونه های دفتر عاشقم....و باز سُر میخورند روی پلک های منتظرم.....حرف هایم هوای تو دارند که می آیند...هوای تو دارند که می بارند...

تو باز از چشمه ها برگشته ای یا از سرسبزی بهشت های مقدس آمده ای....تو باز بر بال کبوتر های محجوب نشسته ای یا روی دست رنگین کمان به پرواز درآمده ای که اینطور من در شعف و در هیجان دارم واژه واژه می سرایم...تو از کجا مرا نگاه می کنی که دارم به خود که هیچ....به تمام دنیا می بالم.......من دارم از غرور این تبسمت سر از آسمان هفتم در می آورم...

بس کن داری مرا می کشی دلربا....

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » بــــ ـــ ـــی یـــــــار ( شنبه 93/10/6 :: ساعت 10:38 عصر )
<      1   2   3   4   5   >>   >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

حال نمناک دلـــ ــــــ ـــم
طلوع جاودانه...
بی عنوان !
خود نوشت !
رها نشو در باد...
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 1
>> بازدید دیروز: 64
>> مجموع بازدیدها: 461693
» درباره من

نگاهم برای تو
بــــ ـــ ـــی یـــــــار
دوست ندارم کسی ازم ناراحت بشه برا همین بیشتر وقتا سکوت می کنم . شاید عادت بدی باشه ولی به همه عشق می ورزم .

» فهرست موضوعی یادداشت ها
هنر و ادبیات[135] . هنر وادبیات[4] . پیامبر رحمت .
» آرشیو مطالب
تیر 91
مرداد 91
شهریور 91
مهر 91
آبان 91
آذر 91
دی 91
بهمن 91
اسفند 91
فروردین 92
اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
اردیبهشت 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
اردیبهشت 94
فروردین 94

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
اقلیم احساس
در انتظار آفتاب
دوستانه
وسعت دل
سامع سوم
نجوای شبانه
لبخند ماه
روز وصل

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان


» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» موسیقی وبلاگ

» طراح قالب