سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از خنده زیاد برحذر باش که دل را می میراند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
نگاهم برای تو
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» ارحم الراحمین من...


                                                               

 

خم به ابرو نیاور ، همین محرابی که آذین بسته ای خودش برای شکستن یک عمر کمر من بس است...همین نمازی که دست و پا شکسته می خوانم خودش یک عمر رکوع و سجده تقدیمت می کند....تو دیگر خم به ابرو نیاور توان بیشتر خمیدنم نیست...

باز من حرفی می زنم و تو به خود می گیری ...چند وقتی سکوت عجب حال و هوایی داشت انگار یک آتشی داشت از درون گـُــــــــر می گرفت و یک دریا خاکستر روی این آتش خروار شده بود....عجب حال و هوایی داشت...

تــــــــــو به خودت نگیر .....

بند بند این حرف هایم را باید ساعت ها ساعت  بنشینی و بشکافی که من دارم از چه می گویم ، تو باز به خودت می گیری آخرش این به خود گرفتن هایت نفسم را می گیرد....

بی خیال این روز ها باید از دلم انتظار گُل کاشتن نداشته باشم بس که مرداب پروریده است...بس که گِل آلود تپیده است....مرا ببخش شاید روزی دوباره مروارید شدم...نمی دانم شاید یک روز برگشتی و دوباره به من لبخند زدی....نمیدانم... اصلا هیچ...بگذریم ، تو به خودت نگیر... ارحم الراحمینِ من.......

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » بــــ ـــ ـــی یـــــــار ( یکشنبه 93/9/30 :: ساعت 11:10 عصر )
»» شهادت نصیبت پسرم...

                                                                      

 

از خدا شروع شد...و تو با یک نفس گرم درون جان خدا پا گرفتی....از روی دست های فرشته ها آرام روی دوش ماه و روی چشم های ستاره ها پا گذاشتی و صورتت را روی ابر های شفاف و نرم چسباندی و مثل باران از گونه های ابر ها سُر خوردی و از سینه رنگین کمان جدا شدی و افتادی درست در دامان ما.....

لبخند زدی و شروع شد بهانه های زندگی و ما دوباره از سر گرفتیم به هم رسیدن ها را و دوباره شروع کردیم شیرینی لحظه های با هم بودن را...

تو آمدی و دوباره شروع شد کنار رودخانه دعا نشستن هایمان...و باز هم شروع تر شد نشستن کنار دریای تلاوت های واژه های نازل شده مان.... باید با خدا عهدی دیگر می بستیم از شوقِ بالی که به بالینمان رسانده...از شوق عصایی که به دستمان نشانده...باید با خدا عهدی دوباره می بستیم ...

باید با دست خدا و خون خدا و هر چه رنگ و بوی خدا را داشت عهدی تازه تر می بستیم و هر چه باید و نباید را در نام تو خلاصه می کردیم...باید تو را برای خودش هزینه می کردیم....و تو را باید به دست های دستگیر ترین مخلوق ازلی می سپردیم و ....

و هیچ سجده ی شکری بالاترش ندیدیم و عزممان را جزم کردیم و وضو گرفتیم و تسبیح به دست آمدیم و به شکرانه همین عشق تو را حسین نامیدیم......تا حسین (ع) دستگیرت باشد و شهادت در رکاب امام مان نصیبت....

تقدیم به پسرم که 28 مهرماه 93 فقط چند روز مانده به محرم متولد شد .

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » بــــ ـــ ـــی یـــــــار ( چهارشنبه 93/8/28 :: ساعت 1:3 عصر )
»» آفتاب خیس...


                                                                                                

مثل یک بیشه سر سبز ، آرام بودی و مهربان.....سر به زیر بودی و با وقار....

اما حالا من درون این بیشه اسیر تبی تند شده ام ، اسیر هوای شرجی چشمهایت.... راه گم کرده و گیج و منگ دنبال صدای آب می دوم و همه جا سرابی از لبخند تو می بینم ! لبخندی که دستمال سردیست بر پیشانی روح دم کرده ام......

خنده های معنا دار این درخت های مرموز یعنی من خودم را رسوا کرده ام ! حتی همین شاخ و برگ های نمناک هم فهمیده اند آخرش برای زنده ماندن باید دست به دامان همین تنور شعله ور شوم...دست به دامان همین آفتاب خیس....

شک ندارم هیچ کجای دنیا طعم تمشک های وحشی گونه های این درون پر آشوب را ندارد....

این بیشه ای که نفس هایم را به خس خس انداخته و راه را بر من گم کرده عجیب بوی زندگی می دهد....نمیدانی چقدر این تنگی نفس ها را دوست دارم ! وقتی که حس می کنم درون این زمین نمور و مرطوب ریشه های محبت تو روییده و من باید به همین ریشه ها چنگ بزنم و پرواز کنم...

حالا این بیشه چقدر مهربان تر دارد مرا غرق می کند...نمیدانی چقدر این غرق شدن را دوست دارم...



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » بــــ ـــ ـــی یـــــــار ( دوشنبه 93/8/19 :: ساعت 6:39 عصر )
»» من به تو وابسته ام...


                                                                        

من به یک عطر جاودانه وابسته ام و حالا دارم به دنبال این وابستگی می دوم..مرا دارد نفسی به یک عمق داغ می کشاند و بال و پر های سوخته از این حرارت را برایم روایت می کند....

من دارم با ماه یک قرارداد سرشار از نور می بندم و می خواهم با همین معامله شب هایم را همیشه شب چهارده کنم...کمی باید به ماه التماس کنم فقط...کمی باید به ستاره ها باج دهم و از حرارت خورشید گلایه نکنم ..من با همین چند تبصره مفاد قرار داد را بسته ام.....

راستی کبوتر های سفیدی که قاصدک های لبریز از حرف های درگوشی ام را حمل می کردند رسیده اند ؟ مدام دلشوره دارم نکند قاصدکی از بال این کبوتر ها رها شود و باد حرف های صمیمی مرا درِ گوش نامحرمی بخواند..مدام دلشوره دارم...نکند به غرور این قاصدک ها بر بخورد...یا روح مهربان کبوتر ها زخمی شود...

همیشه وقتی به تو فکر می کنم دلم می خواهد بنویسم..بنویسم و حرف هایی بگویم که فقط برای تو تازگی دارد ، حرفایی که در نگاه خیلی ها بوی تکرار می دهد ، یا شاید هم بوی خستگی...اما تو فقط می دانی من چقدر تازه و داغ می نویسم...چقدر بدیع و شیوا می سرایم....تو فقط می دانی چقدر حرف های تکراری ام تازگی دارد.....

تو فقط می فهمی... 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » بــــ ـــ ـــی یـــــــار ( دوشنبه 93/8/5 :: ساعت 11:14 عصر )
»» مراقب حرف هایت باش !


می گویند هر حرفی را هر جایی نمیتوان گفت !

اما اینجا هیچ حرفی ناگفته نمی ماند...

اینجا زیر زمین است !

شب اول قبر !

.

.

.

.

.

خدانگهدار

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » بــــ ـــ ـــی یـــــــار ( چهارشنبه 93/2/10 :: ساعت 10:13 صبح )
<      1   2   3   4   5   >>   >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

حال نمناک دلـــ ــــــ ـــم
طلوع جاودانه...
بی عنوان !
خود نوشت !
رها نشو در باد...
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 54
>> بازدید دیروز: 77
>> مجموع بازدیدها: 461682
» درباره من

نگاهم برای تو
بــــ ـــ ـــی یـــــــار
دوست ندارم کسی ازم ناراحت بشه برا همین بیشتر وقتا سکوت می کنم . شاید عادت بدی باشه ولی به همه عشق می ورزم .

» فهرست موضوعی یادداشت ها
هنر و ادبیات[135] . هنر وادبیات[4] . پیامبر رحمت .
» آرشیو مطالب
تیر 91
مرداد 91
شهریور 91
مهر 91
آبان 91
آذر 91
دی 91
بهمن 91
اسفند 91
فروردین 92
اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
اردیبهشت 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
اردیبهشت 94
فروردین 94

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
اقلیم احساس
در انتظار آفتاب
دوستانه
وسعت دل
سامع سوم
نجوای شبانه
لبخند ماه
روز وصل

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان


» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» موسیقی وبلاگ

» طراح قالب